۱۳۹۰/۰۱/۲۰

آه چه بوی سوختنی آمده بودیه ه! هر هر هر


. . .

دو کلام صحبت ادبی با استاد دهنمکی

. . .




جناب آقای استاد فیلمسازی و خیلی دانا و دکتر کارگردانی ، مغز سکانس های طلایی ای بهترین ای باحال مسعود دهنمکی توانمند.
دیشب سیمای درخشان و بیانات کوبنده وبی نظیر شما را از شبکه سه شبکه جوان نظاره گر بودم، پس از گذشت 5 دقیقه از صحبت های شما و اون گاگول و حبله انگور بوی عجیبی فضای خانه را تحت تأثیر قرار داد! به دنبال این بو رفتم تا محل استخراج را پیدا کنم، جایی نبود جز تلویزیون صفحه تخت رنگی منزل مان که در زمان بیانات شما بو سوخت اونجا میداد.
از اینکه عده ای فتنه گر فیلم بی نظیر شما را به بی رحمانه ترین شکل ممکن کپی و تکثیر نمودند بسیار ناراحتیم و در سوگ این عمل بشین پاشو میرویم. کاش آنجا بودم و قطعه یخی بر زیر باسن شما قرار میدادم تا عطش این سوختن فروکش کند تا اندکی از این ناراحتی بی وصف شما بکاهد.
از اینکه علم فیلمسازی را نمیدانید و هیچ بارتان نیست دلسرد نیستم از این دلسردم که خیال می کنید خیلی بارتان هست! خیلی تلاش کردم با ادبیاتی سخن بگویم تا آزرده خاطر نشوید! چون دیشب گفتید یه چند میلیون فتنه گر به من بدوبیراه می گویند و انتقاد صحیح ندارند! به جان خودمان از این صحیح تر دیگه چی می خوای!؟
دوستدار تو یک فتنه گر فریب خورده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر